من با زبان تو مي سوزم
آري، تو شعله و من شمعم
در من تجلي پر اشكت
پيچيده رشته گوهرها
من با اميد تو مي سازم
كاخي به وسعت آزادي
سرگردگان و فرودستان
در او نشسته برابرها
سلام دوست عزيز و نازنينم حسين آقا گل
قربانت فرهاد