شعر آرامش از فريدون فرخزادبه نقش مى كشم، خانه اى از دلتنگى باغى از داغ غربت پرندگانى از آواى هق هق رودخانه اى از شبنم دريا هائى از اشك كوچه هائى تنگ از اندوه.... ميدان هائى از مِهگندم زارانى از نور خورشيد چراگاه هائى از تنهايى به نقش مى كشم با تمامى رنگ ها روحم را سرزمينم را...