بنام بخشنده بزرگ
ایندفعه دیگه اجباری نیست . دفعه پیش واسه اینکه میخواستم درس بخونم اجباری بروز کرده بودم . اما چون دیگه به اون صورت درس نمی خونم گفتم چکار کنم بهتر از وبلاگ نویسی . به هر حال دوباره نوشتم .
اول میخوام یه توضیح بدم درباره موضوعی که گفته بودم . اونم واسه داستان پسرک 176 سانتی متریه . میدونین مواد لازم واسه ضایع شدن چیه ؟ خوب من خودم میگم
یک : داستان قدیمی که قبلا نوشته شده به مقدار لازم
دو : وبلاگ شخصی یک عدد
سه : داشتن یه خواهر واسه ضایع کردن یک عدد
چهار : متر (منحصرا متر خیاطی) دو متر
پنج : اینترنت به مقدار لازم
طریقه مصرف : داستان قدیمی رو که چند ماه پیش نوشتی میریزی تو وبلاگ . خواهرت میاد داستانو هم میزنه . متر رو ور میداره میاد مترت میکنه و می بینه 4 سانت کم ریختی توش
در آخر خواهرت میاد واست کامنت میذاره و زیرشو زیاد میکنه که : دروووووووووووووغه دروووووووووووووغه من الان مترش کردم 180 بود
حالا میخوای چکار کنی ؟ بازم خودم میگم . باید بیای یه جوری سنبل کاریش کنی . چطوری ؟
اینطوری
آخه بابا من این داستانو وقتی 176 سانتی متری بودم نوشتم . الان 180 شدم . تازه داستان تموم نشده بود . اون موقع هنوز کاردانیمو نگرفته بودم و الان درسم تموم شده و قراره کارشناسی بخونم . حالا به فرضم که خالی بستم . تو باید بیای منو ضایع کنی ؟
در آخرم برای اینکه کسی نفهمه کم آوردم یه آهنگ باحال میذارم واستون تا گوش کنین
خوب ! اینم از توضیح که یکی از دوستان یادم انداخت
خودم که یادم نبود مثلاااااااااااااااااااااا
امیدوارم یه جورایی سر و تهشو هم آورده باشم
راستی !!! زیاد درباره ربط شعر و آهنگ قبلی با من فکر نکنین . چون هر فکری که بکنین غلط از آب در میاد . فقط داش امیـــــــــــــــــــر منظور از نوشتن شعر رو میدونه که برای اینکه کسی نفهمه یه کامنت خالی بندی در کرده بود تا گمراهتون کنه
مگه نه امیر جـــــــــــــــــــون ؟
اینم یه عکس واسه خالی نبودن عریضهو اینکه قراره کارشناسی پرورش آبزیان شرکت کنم
همگی موفق و همیشه خندون باشین
دست علی به همراهتون